شهرهرات

هرات مرکز ولایت هرات يكي از چهار پاره  خراسان تاريخي  است. هریرود (به لاتینی: Arius) از کنار این شهر می‌گذرد. هرات با جمعیت ۳۴۹٫۰۰۰ نفر (برآورد رسمی سال ۲۰۰۶)، همراه با کابل، قندهار و مزار شریف یکی از چهار شهر بزرگ افغانستان كنوني  محسوب  می شود. باشندگان اصلی هرات را تاجیک‌ها و پارسیوان‌ها تشکیل می‌دهند و بیشتر باشندگان هرات به زبان فارسی با لهجهٔ هراتی سخن می‌گویند

 

=================نام های تاریخی====

 

به پارسی باستان: هَرَه‌ایوه Haraiva

در اوستا: هَرَیووه Haraiova

به یونانی: آرئیا Areia

به لاتینی: آریا Aria

در دورهٔ اسکندر مقدونی: «اسکندر شهر آریا» Alexandria Aria

به پارسی میانهٔ ساسانی: هَری

 

===================تاریخچه=======

 

هرات قبل از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقش بزرگ را در تجارت ميان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی می‌کرد. هرات از لحاظ موقعيت جغرافيايی در طول تاريخ بستر مناسب تلاقی مدنيت‌های شرق و غرب نيز به شمار می‌رفت. ازينرو هرات يکی از گهواره‌های تمدنی تاريخ پر بار خراسان شناخته می‌شود.

در دوره‌های ماد و هخامنشیان٬ هریوا (هَره‌ايوه) سرزمینی در اطراف رودخانهٔ هریرود بوده و یکی از ساتراپی‌ها امپراطوري بزرگ هخامنشیان بشمار می‌رفت. در سنگ‌نبشته بیستون داریوش بزرگ٬ هَره‌ايوه (Haraiva) در فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان آمده‌است.
.

هرات در دورهٔ ساسانیان در سنگ‌نبشته‌ای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هری یاد شده‌است. در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی ايران بوده است . پیش از حملهٔ اعراب مسلمان به خراسان دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سال ۳۱ ه.ق. (حدود ۶۵۰ م.) یا کمی پس از آن به دست اعراب مسلمان فتح شد.

در دورهٔ اعراب، یعنی در قرون وسطی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان  بود و هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار می‌رفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیده اند.

هرات را دل خراسان خوانده اند. بیهقی در تاریخ خود می گوید: «در سنه ثمان و اربع مائه فرمود ما را تا هرات رفتیم که واسطه خراسان است». در نزهة‌القلوب حمدالله مستوفی آمده است: «هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفته‌اند: اگر در سرزمینی خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است... در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و ششهزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصدوپنجاه‌ونه مدرسه و خانقاه و آتش‌خانه و چهارصدوچهل‌وچهارهزار خانه مردم‌نشین بوده است... مردم آنجا (هرات) سلاح‌ورز و جنگی و عیارپیشه باشند و در آنجا قلعه‌ای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دوفرسنگی شهر بر کوه آتشخانه‌ای بوده است که آن را ارشک گفته‌اند. و این زمان قلعهٔ امکلجه میگویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بوده است».

از آرامگاههای بزرگان اولیا و علما٬ آرامگاه خواجه عبدالله انصاری معروف به «پیر هرات»، جامی، امام فخر رازی و خواجه محمد ابوالولید در آن شهر است. جامی در هرات وفات یافت و سلطان حسین بایقرا مراسم تشییع و سوگواری را درباره او به کمال رعایت داشت. خواجه عبدالله انصاری نیز در این شهر می‌زیست. آرامگاه او نیز در روستای کازرگاه نزدیک هرات است که به فرمان شاهرخ تیموری ساخته شد.

هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتل عام و یا آواره شدند.

هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه‍.ق. پایتخت سلسلهٔ آل کرت خراسان بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.

هرات در دوره تیموریان به اوج رونق رسید. یکی‌ از شاهزادگان‌ تیموری‌ به‌ نام‌ بایسنغرمیرزا که‌ خطاطی‌ هنرمند بود، سرپرستی‌ امور هنری‌ را در شهر هرات‌ به‌ عهده‌ گرفت‌. در آن‌ زمان‌، شهر هرات‌ مرکز تجمع‌ هنرمندان‌ شده‌ بود و معروف‌ است‌ که‌ فقط‌ در یک‌ آموزشکدهٔ نقاشی‌، شصت‌ استاد به‌ تعلیم‌ هنرجویان‌ و انجام‌ سفارشات‌ محوله‌ اشتغال‌ داشتند. معروفترین‌ استادکاران‌ مکتب‌ هرات‌ کمال‌الدین بهزاد است‌ که‌ کتاب‌ مصور و معروفی به‌ نام‌ ظفرنامه‌ تیموری‌ دارد. امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا که خود نیز نویسنده و شاعر بود به تشویق هنرمندان و ادیبان و ساختن بنا‌هایی در هرات پرداخت.

 پس ازآن دوره تسلط  شیبانیان خراسان بر هرات بود . اندکی بعد هرات در تحت کنترل صفویان ایران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب می شد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. گفتنی است شاه عباس کبیرسر سلسه صفويان  در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد.

پس از سقوط صفویان هرات تحت فرمان  نادر شاه افشار قرار گرفت .  وي دست متجاوزان را از خراسان و خراسانييان كوتاه نمود و دوباره ايران را احيا كرد و اقوام ايراني را تحت بيرق ايران متحد كرد  پس از آن قاجاريه سلطنت بر ايران را آغاز كرد و  در دوران معروف به بازی ماموران بریتانیایی جهت فشار بر امپراطوري شاهان قاجار و حفظ مستعمرهخود در هنداز گزند سپاه ايران  در بنادر جنوبي ايران اقدام به پياده نمودن  نيرو كردند و محمد علي شاه رامجبور به اعطاي حاكميت هرات به انگليسيها نمودند و انگلسيها هم والي  دست نشانده خود را در هرات بر قدرت نشاندند  در ۱۲۴۹ ه.ق. عباس میرزا از سوی فتح‌علی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از انگليسيها  شد . مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. وساير تلاشها نيز در بازپس گيري هرات از انگليسها بدليل همراهي روسها با انگليسيها و ايجاد فشار بر شاهان قاجار بي نتيجه ماندپس از آنكه بياري انگليسها كشور تازه تاسيس افغانستان جهت ايجاد فاصله ميان ايران وهند و حفاظت از منافع انگلستان تاسيس شد و خراسان را پاره نمود و ايران را شقه كردپس از آن    

هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بیش تر از دیگران رنج کشید. هرات سراسر سده نوزدهم را در میان کشمکش‌های سرداران سدوزایی و محمدزایی و.... بازی بزرگ سپری نمود.

هرات در سده بیستم سرنوشت دراماتیک تر از سده ماقبل آن داشت. از ۱۵ تا ۲۰ مارچ ۱۹۷۹ (۲۴ - ۲۹ حوت ۱۳۵۷) اولین قیام افسران و سربازان حکومتی و مردم هرات علیه حکومت نور محمد تره‌کی با شعار های مذهبی سر بلند کرد که به سرکوب خونین هراتی‌ها منجر شد و اين است سرگذشت پاره جداشده خراسان بزور شمشير استعمار انگليس كه داغ  دار استو الان اين گوشه خراسان كه از زير بيرق ايران زمين با توطئه انگلستان خارج شده است زير پاي چكمه سربازان غربي مي سوزد